هیچموجودی در دنیا معصومتر و بیدفاعتر از وجود یک کودک نیست و همین مسئله است که باعث شده حمایت از کودکان بیسرپرست در هر دوره تاریخی، با وجود پیچ و خمهای بسیار زیاد این مسیر، مورد توجه قرار داشته باشد. این گرایش در ایران از دوران صفوی آغاز شد و در دوره پهلوی به اوج خودش رسید. از یتیمخانهها، دارالمساکین، دارالایتام، بنگاههای پرورش کودکان، مراکز رفاه خانواده، پرورشگاهها و شیرخوارگاهها تا مراکز شبانهروزی نمونهای از کانونهای سازمانیافته ایران در این زمینه هستند.
در کشورهای غربی تا پایان دهه 1960 میلادی و در ایران تا پایان دهه 1360 خورشیدی، کودکان بیسرپرست به روش زیست گروهی در فضایی شبیه به آسایشگاه نگهداری میشدند و در این روش یا حریم خصوصی برای بچهها وجود نداشت و یا بسیار محدود بود. هدف از وجود شبانهروزیها در گذشته، تنها وجود دیوارهایی برای نگهداری این کودکان بود و نه سقفی برای ایجاد آرامش در آنها تا بتواند این کودکان را به شرایط موجود در خانواده بیشتر نزدیک کند و این مسئله آنها را از محیط خانواده خیلی بیشتر از پیش دور میکرد و حس تعلق را در وجودشان میکشت. کمکم در کشورهای پیشرفته این گرایش ایجاد شد تا به این گروه اجتماعی ارزش حضور در خانواده داده شود و این مسئله آغاز تفکر «شبهخانواده» بود. به این صورت که مراکز نگهداری کودکان همانند یک خانه در جاهای مسکونی برپا شوند، تابلو و نشانی نداشته باشند، به هر کودک یا به تعداد محدودی از کودکان یک اتاق داده شود و روش زیستی در این خانهها همانند زندگی در یک خانواده باشد.
این طرح در ایران برای اولین بار در سال 1358 توسط بنیاد خیریه زینب کبری(س)، اجرایی شد. پس از مطالعات طولانی بعدی، مشخص شد که اقامت طولانی کودکان و نوجوانان در مراکز شبانهروزی به روش گذشته، ریشه بسیاری از معضلات رفتاری آنها در آینده خواهد بود. بنابراین در سال 1377 مراکز شبانهروزی مجددا ساماندهی شدند و پس از کوچکسازی آنها و کم کردن ظرفیت پذیرش تا حداکثر بیست نفر، با عملکرد حرفهای و باکیفیت «دفتر شبه¬خانواده» تشکیل شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کمک های خیرخواهانه با ما ، به ما مراجعه کنید "تماس با ما" سایت. با تماس 03831124 .